تحلیل کسب و کار به معنای شناخت الزامات، پیشبینی تهدیدها و استفاده از فرصتهای پیش رو برای بهبود شرایط کسب و کار است. در واقع، تحلیل کسب و کار به سازمانها کمک میکند تا نیازهای خود را درک کنند و راهکارهایی پیدا کنند که به آنها کمک میکند تا به اهداف خود برسند. این راهکارها باید ارزش ایجاد کنند تا سازمانها در بازار رقابتی موفق شوند.
برای انجام تحلیل کسب و کار، مراحل زیر را باید انجام داد:
۱. تعریف نیازها و اهداف:
- شناسایی نیازها و اهداف سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است. این مرحله شامل مصاحبه با ذینفعان، مطالعه اسناد و تحلیل محیط می شود.
۲. جمعآوری دادهها:
- جمعآوری دادههای مرتبط با فرآیندها، محصولات، بازار، مشتریان و سایر عوامل مهم است.
۳. تحلیل دادهها:
- استفاده از تکنیکهای مختلف مانند SWOT، PESTEL، 5 نیروی رقابتی پورتر و غیره برای تحلیل دادهها.
۴. ارائه راهکارها:
- بر اساس تحلیلها، راهکارهایی را ارائه دهید که بهبود و بهینهسازی را فراهم کنند.
۵. تعیین اولویتها:
- تعیین اولویتها بر اساس اهمیت و اثرگذاری راهکارها.
۶. پیادهسازی و پیگیری:
- اجرای راهکارها و پیگیری نتایج.
با توجه به اهمیت تحلیل کسب و کار، انجام آن میتواند به بهبود عملکرد سازمان کمک کند.
مقاله تحلیل کسب و کار با رویکرد BABOK را مطالعه نمایید.
تحلیلگر کسبوکار:
تحلیلگران کسبوکار نقش کلیدی را به عنوان پل ارتباطی میان مشتریان، ذینفعان و تیم ارائه راهکار در سازمانها ایفا میکنند. وظایف تحلیلگر کسبوکار شامل:
۱. شناسایی نیازهای کسبوکار:
- همکاری و تعامل با ذینفعان پروژه به منظور رفع و درک نیازهای آنها.
۲. تحلیل دادهها و ارائه پیشنهادها:
- ارزیابی فرایندها، تعیین الزامات و ارائه گزارشهای مبتنی بر دادهها به مدیران و ذینفعان.
۳. طراحی و بهبود فرآیندها:
- ایدهپردازی، توسعه و اجرای فرآیندهای جدید کسبوکار.
۴. تجزیه و تحلیل مدلهای کسبوکار و فناوریها:
- بررسی ارتباط مدلهای کسبوکار با فناوریهای سازمان.
نقش تحلیلگر کسبوکار به اندازهای مهم است که میتوان بر اساس آن آینده یک تجارت را پیشبینی کرد.
گردآوری: اصغر عطایی