سازمانها مانند یک موجود زنده هستند و در طول عمر خود دوره های مختلف حیات را طی میکنند و در هر مرحله با مشکلاتی مواجه میشوند که بایستی ابتدا به عنوان مهمترین گام، مشکلات را شناسایی، آنالیز و مستند نمود و برای تحقق نیازهای کسب و کار و رعایت الزامات ذینفعان، راهکارهای موثری را تعیین کرد. این فرآیند خلاصه ای از دانش تحلیل کسب و کار در سازمان است. در این راستا مثال هایی از کاربرد تحلیل کسب و کار عبارتند از:
• وقتی میخواهیم محصولی برای کارفرما یا مشتری طراحی کنیم، به درک نیازمندیهای وی و ارائه راهکاری متناسب با آن نیاز داریم؛
• وقتی میخواهیم یک مشکل درون سازمانی را حل کنیم، به تحلیل آن از سمت ذی نفعان مختلف و ارائه راهکاری که به طور متوازن نیازمندیهای ذینفعان در آن دیده شده باشد، نیاز داریم؛
• وقتی میخواهیم در بازاری جدید وارد شویم و یا محصولی جدید طراحی کنیم، به شناخت نیازمندیهای ذی نفعان (در اینجا، مشتریان) نیاز داریم و ...
تحلیل کسب و کار عبارتست از:
• توانمندسازی یک سازمان برای تعریف نیازها و پیشنهاد راهکارها، جهت اعمال تغییراتی که برای ذینفعان آن ارزش آفرین باشد.
• تحلیل کسب و کار بر روی طرحهای نوآورانه مختلفی در سازمان انجام میشود. این طرحهای نوآورانه ممکن است استراتژیک، تاکتیکی و یا عملیاتی باشند.
• فرآیند تحلیل کسب و کار ممکن است در محدوده پروژه و یا در سرتاسر سازمان و برای بهبود مستمر عملکرد سازمان انجام شود.
• میتوان از آن برای درک وضعیت فعلی، مشخص نمودن وضعیت آتی و همچنین تعیین فعالیتها و اقدامات لازم برای انتقال از وضعیت فعلی به آتی استفاده نمود.
برای انجام تحلیل کسب و کار بطور کلی سه استاندارد بین المللی وجود دارد که هر یک دارای مزیت ها و قابلیت های خاص خود بوده و از سوی فعالین این امر مورد تایید می باشند. این سه استاندارد عبارتند از:
نام روش | موسسه ارائه دهنده | کشور | تمرکز |
BABOK | IIBA | کانادا | عمومی و مناسب برای تمامی صنایع |
PBA | PMI | آمریکا | مناسب برای کسب و کارهای پروژه محور (دارای انطباق زیاد با مدیریت پروژه) |
BA | BCS | انگلستان | مناسب برای کسب و کارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات |
تحلیلگران باید آماده پاسخگویی به سوالاتی مانند سوالات ذیل در سازمان باشند:
چه فرصتهایی در محیط کسب و کار وجود دارد که می توانیم از آن استفاده کنیم؟
سازمان ما در چه زمینه هایی دچار مشکل است؟
- از چه روش های دیگری میتوانیم منفعت سازمان را به حداکثر و هزینه های آن را به حداقل برسانیم؟
- چگونه میتوان برای موفقیت در محیطی که مدام در حال تغییر است اقدام کرد؟
- چگونه الزامات یک محصول یا پروژه را درست شناسایی کنیم تا خروجی آن مطابق انتظارات مشتریان باشد؟